پشت واژگان سکوت

و اینجا مامنی است برای بیان هر آنچه که پشت واژگان سکوت پنهان شده اند

پشت واژگان سکوت

و اینجا مامنی است برای بیان هر آنچه که پشت واژگان سکوت پنهان شده اند

صبر سر آغاز یاری خداوند است ....

گاهی قله در یک قدمی است ولی ما به اندازه­ی همان یک قدم صبر نداریم ..... تمام راه را می رویم ولی در نهایت به اندازه­ی همان یک قدم صبرمان را از دست می دهیم ..... و در یک قدمی تمام خستگی هایمان را بر دوش میگیریم و بر میگردیم ...... گاه خدا می خواهد بداند که به اندازه­ی همان یک قدم به او اعتماد داریم یا نه ..... که همه­ی راه را رفته ایم ولی همان یک قدم توکل حقیقی به اوست .... که خدا خود می گوید «از صبر و نماز یاری جویید و این کار جز برای خاشعان دشوار و سنگین است»(بقره. 45) .......... و صابرانِ این سیاره رنج که از مقربین بارگاه ملکوتی اند .....  

گاه می اندیشم .............. اندازه­ی ایمان هر آدمی به میزان صبر و توکل اوست .............که خدا هیچ کس را نا امید نمی کند ...... مگر خودش ناامید شود ........ که او گفته ..... «چه کسی جز گمراهان از رحمت پروردگارش مایوس میشود؟»(حجر.۵۶) ..........

و حرف آخر ............ باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد ............ گاهی بهشت در دل آتش فراهم است ..........

*وقتی همه چیز بر خلاف مراد است، چه نشاطی برتر از این که روح خود را در بوته­ی آزمایش بگذاریم تا ببینیم آیا استقامت و شهامت دارد! 

*«هر کس تقوای الهی پیشه کند، خدواند کارش را بر او آسان میسازد.» سوره­ی مبارکه­ی طلاق. آیه­ی 4

* ................   (دهانم پر از حرف است ...... اما مگر با دهان پر می توان حرف زد ..) 

نظرات 9 + ارسال نظر
یک خواننده همیشگی شنبه 28 آبان 1390 ساعت 03:01 ب.ظ

شهید مرتضی آوینی : آرمان خواهی انسان مستلزم صبر بر رنج هاست پس برادر خوبم، برای جانبازی در راه آرمان ها یاد بگیر که در این سیاره رنج صبورترین انسان ها باشی ...
این پست و عکسش واقعا زیباست.
انشاءالله خدا ما را از صابران حقیقی در راه خودش قرار دهد.
ممنون به خاطر همه چیز....

جملات شهید آوینی همیشه مرا سر مست میکند ......

خواهش می کنم ....

ممنون از شما ....

مهرداد یکشنبه 29 آبان 1390 ساعت 02:15 ب.ظ http://kahkashan51.blogsky.com

سلام
همه ی فرمایش شما متین اما به نظر شما خداوند همون یک قدمو به اون همه مشقت راه نمیبخشه
بالاخره انسان شیر خام خورده و گاها" تحت فشار که قرار میگیره کم میاره ، من نمیدونم شما توی چه شرایطی داری زندگی می کنی ولی هر کسی باید در شرایط حاد قرار بگیره شرایطی که استخونای آدم
رو میجوه بعد میخوام بدونم آیا میتونه ایدال فکر کنه من حالا توی همون شرایطم خدا رو شکر هنوز توکلم رو از دست ندادم . همیشه خداوند وضعیت آدما رو مد نظر داره وبا حرفا و اعمالی که ناخواسته ازشون سر میزنه مهربانانه برخورد میکنه .
ببخشید منو ازتون ممنونم .

سلام

خداوند بندگان خالص خود را در همان یک قدم انتخاب می کند..... چیزی شبیه سیمرغ ....
شرایطی که همین الان در آن هستم بسیار سخت است ... و صبر زیادی را خواهان است ..... البته دوستی نیز در این شرایط سخت با من مشترک است ..... و این پست محصول این شرایط سخت است ....
گاهی باید برای رشد روحی خود مصائب زیادی را تحمل کنیم ..... فقط باید بدانیم خدا ما را می بیند ... و منتظرمان است ....

سایه یکشنبه 29 آبان 1390 ساعت 08:02 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

چقدر این پست به دلم نشست . هر وقت میام اینجا آرامش پیدا می کنم و امیدوار می شم . ممنونم از این همه لطف و ایمان

خوشحالم که اینجا بهتون آرامش می ده...
خواهش می کنم ...

سایه یکشنبه 29 آبان 1390 ساعت 08:03 ب.ظ http://shadowplay.blogsky.com/

به این حقیر افتخار می دین و کلبه من و با قدومتون منور می کنید؟
دوست دارم نظر شما بزرگوار و درباره پست آخرم بدونم ... ممنونم

من همیشه نوشته های شما رو می خونم و البته اونها رو دوست دارم .... پست آخرتون رو هم خوندم ....
چشم حتما نظرم رو می ذارم ...

ANNA سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 12:11 ب.ظ http://lapeste.blogsky.com

سلام بانو
سپاس مخصوصم را در نظرات طاعون گذاشته ام
و همینجا هم حضورتان را سبز می دارم
انگار با خود باغ می اورید

سلام

لطف کردید .... دلم می خواست احساسم را در مورد نوشته هایتان بدانید ...

و شما هم با خود صداقت می آورید....

ندای آسمانی سه‌شنبه 1 آذر 1390 ساعت 01:37 ب.ظ http://lemonade.blogsky.com/

سلام
بسیار زیبا مینویسید از خدا میخواهم به همین زیبایی عمل کنید
تواین دنیای وااسفاه که بوی خدا کمرنگ شده امثالی مثل شما دُر گرانبهایند
همنشین با خوبان عالم باشید

سلام

ممنون .... بسیار سپاسگزارم .....

سایه چهارشنبه 2 آذر 1390 ساعت 06:20 ب.ظ

سلام بانو
ممنونم از همراهیتون .
جواب نظرتون و گذاشتم . امیدوارم ترسناک نباشه

سلام

خواهش می کنم ....

این ترس مدتیه در من وجود داره .... امیدوارم از بین بره ...

پرنده دوشنبه 12 دی 1390 ساعت 03:04 ب.ظ http://salami2bareh.blogfa.com/

جالب اینه که خود صبر رو هم خودش باید بده

همه چیز رو خودش میده .... وقتی شکر خودش رو خودش بهمون میده ... صبر که جای خود دارد ... که بارها در وبلاگم نوشته ام ... صبر سرآعاز یاری خدواند است ....

علی.م شنبه 21 بهمن 1391 ساعت 09:55 ق.ظ http://ashiane313.blogfa.com

من نه از آدمها
بلکه از سنگینی نگاه ها میترسم
من نه از هم صحبت
از طعنه هایی که نبودش را به رخم بکشند می ترسم...
از ماندن نه اما
از خانه ای که آینه هایش نشانش ندهند میترسم
از قدم زدن که نه اما
میترسم از کوچه هایی
که قدم هایش را میهمان نکرده باشند
از تاریکی نه
از شبهایی که چشمانش چراغانیشان نکرده باشند می ترسم
آری خدا نباشد
من از همه چیز میترسم

سپاس از این شعر زیبا ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد