پاییز فصل ....... مشق و مشق و مشق ........ عشق و عشق و عشق ......... دلتنگی و دلتنگی و دلتنگی...... غروب و غروب و غروب ....... برگ و برگ و برگ ..... رنگ و رنگ و رنگ .......
انگار پاییز دست دل آدمی را می خواند ..... برگ ریزانش آدم را عاشقتر و شاعرتر و بی قرارتر می کند .... و به قول دوستی هوایش هم آدم را هوایی می کند .....
انگار عاشقانه ها را فقط در پاییز باید خواند و شنید ..... دید و گریست .... و خدا را فقط در پاییز یافت ..... که هر رنگی در آن همهمه ی رنگها، نشانی از خدا را فریاد می کند ......
پاییز رنگ انار دارد و چتر ......... و بوی باران ....... و صدای جواد بدیع زاده می آید که می خواند .... شد خزان گلشن آشنایی .....
نمی دانم چه بگویم .... من همیشه برای پاییز واژه کم آورده ام ......
تنها برای دیدن او چشمی باید که فعل دیدن را برآید ..
پاییز یا زمستان فرقی نمیکند !
تنها برای دیدن او چشمی باید که جز او نبیند .... پاییز و زمستان فرقی نمی کند ...
و پائیز ماه عاشقانه هاست
وبی انکه بدانی عاشقت می کند
بی آنکه بدانی عاشقت می کند ....
باغ بی برگی که می گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه های سر به گردون سای اینک خفته در تابوت
پست خاک می گوید.
باغ بی برگی ،
خنده اش خونی ست اشک آمیز.
جاودان بر اسب یال افشان زردش می چمد در آن،
پادشاه فصل ها پاییز.
زیبا بود ....
از اشعار اخوان ثالثه؟ لحنش بسیار شبیه لحن اخوانه ...
پاییز یک تلنگر است؛ که تمام برگهای آرزوهایت ریخته خواهد شد! اگر ریشه نداشته باشی ، اثری از تو باقی نخواهد ماند...
یا علی
خیلی قشنگ بود .... یه لحظه شوکه شدم .... پاییز یک تلنگر است ....
نور جزء انضامی فانوس داران است و من از امروز دمساز اندیشه ات خواهم ماند برای انسان شدن
انسانی چون شما باید به دنبال فرشته شدن باشد ....
درد دل مولانا با پاییز:
"ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان
بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان
ای باغبان هین گوش کن ناله درختان نوش کن
نوحه کنان از هر طرف صد بیزبان صد بیزبان
هرگز نباشد بیسبب گریان دو چشم و خشک لب
نبود کسی بیدرد دل رخ زعفران رخ زعفران"
الهی میشه تو پاییز ما را هم مثل طبیعتت از بار دنیا سبک کنی. میشه ما را هم آماده پوشیدن لباس بندگیت کنی.
شعر خیلی قشنگی بود .... دعای خیلی زیبایی هم کردید .... هیچ وقت اینطوری به پاییز نگاه نکرده بودم ... ممنون از این نگاه نو ....
پادشاه زیبای فصلها و فصل مورد علاقه ی من
یاداوری زیبایی های تمام نشدنی طبیعت
همخوانی رنگ در برگ ها و .... بر شما هم مبارک
ممنون ....
سلام. خوبین؟
ببخشید دیر به دیر میام.
درگیر مشکلات دانشگاهم.
یاعلی...
سلام
ممنون. در عوض ما زود به زود به وبلاگ شما سر میزنیم جبران می شه.
موفق باشید...
و همیشه از آمدنش هراسی تمام وجودم را چون شاخه درختانش می لرزاند و می لرزاند
آمدن پاییز پر از رنگ هراسی ندارد .... فقط نمی دانم چرا همیشه آدمی را دلتنگ می کند و من را هم دلتنگ تر ....
وشما چقدر با پاییز مهربانید...
از خدا می خوام که پاییز هم با شما مهربان باشد...شما که قدر رنگها رو می دونین.
.....
سلام برشما و درود بر پاییز.
سلام
پاییز بوی دلتنگی میده ولی خودش خیلی مهربونه ....
این دلِ تنگ که فصل نمیشناسه ... همراه اوله ...
پاییز مبارک ... [گـل] [افقهای سرخ و نارنجی] [پرواز کوچ پرندگان] [باران] [انار] ...
چقدر خوب گفتید ... واقعا همراه اوله .... ولی مثل اینکه پاییز هم دلش می خواد همش به آدم یادآوریش کنه....