هر روز که می گذرد .... بیشتر می فهمم که باید :
خدا باشد، خدا باشد و خدا و ... خودت و خودت و خودت و ... کتاب و کتاب و کتاب و .... تنهایی و
لحظه های ناب...
انگار باید هر روز بیشتر خالی از آدم ها شوی... مگر آنان که دوستان لحظه های ناب توئن و نه
روزمرگی هایت... که این هم کیمیایی است در این زمانه سرکشی عادت ها...
سلام عیدتون مبارک
نوشته خیلی زیباست.
مصطفی خوبیها هم همین را میگفت . با عادتها و روزمرگیها خو نگیرید هر روز جسم و جان خود را در دریای عشقش شستشو دهید تا اونقدر پاک بشید که لایق جانشینیش تو دنیا بشید.
خدا خیرتون بده
یا علی
سلام
ممنون.
همیشه از فاصله ها گله میکنیم،شاید یادمان رفته در مشقهای کودکی برای درک بهتر کلمات کمی فاصله لازم بود...
کمی فاصله لازمه... ولی انگار در زمونه مدام باید به نقطه، سرخط فکر کرد...