پشت واژگان سکوت

و اینجا مامنی است برای بیان هر آنچه که پشت واژگان سکوت پنهان شده اند

پشت واژگان سکوت

و اینجا مامنی است برای بیان هر آنچه که پشت واژگان سکوت پنهان شده اند

جگر شیر نداری سفر عشق مرو

خیلی وقت بود این عبارت از ذهنم بیرون رفته بود ... "جگر شیر نداری سفر عشق مرو" ... یادم رفته بود عشق واقعی جگر شیر می خواهد .... مگر میشود عاشق خدا بود و جگر شیر نداشت ... خدایی که برای تعیین عیار عاشقیت آزمایشت خواهد کرد  بسیار ... که خودش در آیه 155 سوره مومنون می گوید .....

اصلا مگر عشق چیزی به جز جگر شیر هم میخواهد ..... باید جگر شیر داشته باشی که از همه چیز و بالاتر از همه از خودت در راه معشوقت بگذری ... آن هم معشوقی مانند خدا ... که فقط و فقط و فقط باید در راه عشق، او را شناخت ... که هیچ راهی جز عاشقی برای شناخت خدا و نیز خود آدمی کافی نیست ...  و چه راست گفته اند ... که در عشق شناخته میشویم و در رنج ....

چه خوب می گوید ملاصدرای شیرازی ... "اصل آن است که ما بتوانیم از خود دور شویم و این تبعیدی است ابدی برای آن کس که خواهان قربت است ... مردان و زنان راه حق چه سلاطین، اراده کنند و چه نکنند پیوسته در تبعید از خویشتن اند به قصد تقرب به بارگاه حق جل جلاله ... "

و چه چیزی جز عشق این تبعید ابدی را ممکن می کند ؟!! .. و نیز چه چیزی جز جگر شیر داشتن این عشق را میسر می کند ؟!! ....  

و چقدر فاصله است بین گفتن از عاشقی و عاشق بودن .... چقدر سخت است که راحت می توانی بگویی ولی راحت نمی توانی عمل کنی ... عیار عاشقی را در گذر از هفت خوانهای عشق می توان سنجید ... و چقدر آدمی در این گذر کم می آورد ...  آدمی­ای که وقتی پای عشق زمینی هم که به میان می آید، کم می آورد .... و شاهدش هم همین بس که اکثر عشاق بعد از وصال عشق شان رو به افول میرود ... که اگر عشق شان عشقی حقیقی بود، وصال باید به جای آنکه خاموشش کند، پر نورترش میکرد .... در گذار عاشقی خدا هم همین طور رفتار میکنیم که طعم عاشقی را در نمی یابیم ...عاشقی هم مشق کردن میخواهد ... یادش بخیر وبلاگ ”حتی بیشتر" را که نوشته بود .... " عشق، عشق است ... این آدمی است که حقیقی است یا مجازی" ...   

* برای مخاطب خاص:‌  کاش  حس می کردیم  مر چقدر که از نماز و قرآن  و دعا و  خلوت و سکوت و ...   کم  میگذاریم  به همان اندازه خدا را از دست  می دهیم ....  شاید اگر کمی دقت کنیم  حس کنیم ....

نظرات 4 + ارسال نظر
رها شنبه 25 آذر 1391 ساعت 10:31 ب.ظ http://idea90.blogsky.com

سلام
یک دوست منتظر شماست ![لبخند]

خواننده همیشگی یکشنبه 17 دی 1391 ساعت 07:37 ب.ظ

سلام بانوی آبان
برای چندمین بار در یک ماه گذشته باز امشب این پست را خومدم.
یک چیزی توی دلم بود که به زبان نمی اومد ولی بالاخره امشب فهمیدم چی بود.
خوب خوب که حالم را زیر و رو کردم دیدم که شما دقیقا حال این روزای روح من را نوشتید.
امشب بعد خوندن پست شما بی اختیار یاد این مصراع افتادم: "که عشق آسان نمود اول ولی افتاد و مشکلها"
آره بانو درست گفتین عاشق موندن و حفظ عشق خیلی سخت تر از عاشق شدنه.
اینم به دست نمیاد جز با تازه نگه داشتن روح. نباید گذاشت گرد زمان و زمانه روی روحمون بشینه.
بانو بازم مث همیشه پستتون تلنگر بود واسه ما.
برای همه چیز ممنون
یا علی

سلام

مشکل ما آدما که دلمون هیچ جا بند نمیشه اینه که نه به خدا و نه به بنده ی خدا عشق واقعی نمی ورزیم .... تمرین عشق ورزی نمی کنیم ... عشقمون را بازخوانی نمیکنیم ... براش هزینه نمی کنیم ... ما آدمها عادت کردیم همه ی چیزای جدی این دنیا را شوخی بگیریم و همه ی چیزای شوخی این دنیا را جدی ....

شازده دوماد سه‌شنبه 26 دی 1391 ساعت 08:45 ب.ظ http://ezdevaaj.blogsky.com

سلام ممنون بابت لینک . شما نیز لینک شدید

هانیه سه‌شنبه 15 اسفند 1391 ساعت 10:01 ب.ظ http://samtezendegi.blogsky.com/

خدای من
قسم به بزرگی ات
و لحظه هایی که از آن من کرده ای
دنیا و دار و ندارش
به چشم بر هم زدنی هم نمی ارزد
.
.
.
سلام دوست عزیز...
وبت عالیه به منم سر بزن.
با تبادل لینک موافق بودی خبرم کن...ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد